قدمت و تاریخچەی مستند گیلانغرب ـ پایتخت ایل کلهر (میلکان کورد کەڵهوڕ)

کورد کەڵهوڕ : کرماشان ، بیجار ، ئیلام ، خانەقین و ...

کورد کەڵهوڕ : کرماشان ، بیجار ، ئیلام ، خانەقین و ...

1 _ دلایل و تصاویر مستند نامگذاری گیلانغرب از قدیم الیام بە همین نام (گــیـەڵان = گیەڵ +ان)
2 _ |گــیەڵ| = موورت یا مورد امروزی : نام درختچەای کهن و شفابخش در سراب دشت گیلان، مورد تقدیس ایین زرتشت کە در باور مردمان این دیار گیەڵ رویده شده از عرق زرتشت ، نماد اهورا مزدا و نوروز باستان در سرزمین ماد بوده است .
3 _ اسم کوردی | گیەڵان | = یعنی جایی که درخت |گیەڵ| دارد (گیلانغرب امروزی)
4 _ ریشه و پیشینەی تاریخی اجداد طایفەی گیلانی کلهر ( کهن شاخەی هفت برادران کەڵهوڕ : هفت طایفه = حاجی زادگان _ گیلانی _ منصوری = مەسۊری _ زینلخانی _ کاظمخانی _ قوچمی _ آجودانی )
5_ تصاویر مستند سنگ نوشتەی قبور اجداد طایفەی گیلانی کلهر کە (1105) سال قبل از سفر رضا شاه بە منطقه گیلانغرب ، اسم گیلان و طایفەی گیلانی بر روی انها حکاکی شدە است ، ادعای کذب بر نامگذاری این شهر توسط رضا شاه پهلوی را از درجه اعتبار ساقط می کنند.

6 _ زاراوەێ کوردی کەڵهوڕی (زبان کوردی کلهری ، گویش قوم کلهر) : کرماشان ، خانەقین ، ئیلام ، بیجاڕ ( کرماشان ، بیجاڕ= تاێەفەێ گەڕوس ، سونگوڕ وە کولیایی ، قوروە ، بەشێ لە کامیاران وە ڕەوانسەر ، ماێشت ، هارون ئاوا = شاباد ، حەڵەوان = سرپیەڵ زەهاو ، قەسر شیرن ، گیەڵان ، سیروان ، شیروان وە چەرداوڵ ، ئەسەد ئاوا ، بێستۊن ، چەمچەماڵ ، سەحنە ، ئەێوان ، سراوڵە ، چەوار، بەدرە ، ئاودانان ، دهگوڵان ، مەڵگشای ، خورم ئاوا ، پول دوختر ، حومەیل ،هولەیلان ، زەنگنە وە ..... ـ شارەکانێ باشوور :خانەقین ، دەربەندی خان ، زاخو ، مەنەلی ، بەدرەێ باشوور ، قەرە داخ ، جەسان ، جڵولا ، گەرمیان ، زرباتیە ، کفری ، سعدیە ، کەلار ، شەیخ باوە ، کوت ، قازانیە ، بلدڕۆز ، وە .....)

7 - ایل کورد کلهر : قسمتی از قوم کورد کلهر که از قدیم الیام در بخش مرکزی مناطق کلهرنشین به صورت متمرکز کوچ عشایری (ییلاق - قشلاق) مشخص و هم مسیر داشته اند را ایل کلهر می نامند ، درحال حاضر جمعیتی به تقریب بین 3 الی 4 میلیون نفر در کشور ایران و عراق را تشکیل میدهند ، اما باید توجه داشت که جمعیت قوم باستانی کورد کلهر چندین برابر بیشتر از خود ایل کلهر می باشد .

پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داوودخان امیر اعظم کلهر» ثبت شده است

 

 

#داوود خان امیر اعظم کلهر# فرزند عباس اسدبگ ، که ایشان نیز نوه  عبدالمحمد جد تیره ی عبدالمحمدی کلهر که از قدیم الایام یکی تیره های صاحب نام گیلانغرب و کلهر بوده اند، می باشد.

داوود خان به همراه پدرش عباس اسد بگ پس از چندین دهه جنگ و گریز در منطقه گرمسیری ویژنان گیلانغرب و یاغی شدن آنها در دوره آخرین ایلخانان طایفه حاجی زاده گان کلهر در نهایت در اقدامی طرح از میان برداشتن زین‌العابدین خان ایلخانی، به واسطه صلح و طبعیت از حکومت او در غالب یک ملاقات و دادن پیشکش به ایلخان حین کوچ ایل کلهر از مسیر قشلاق به ییلاق را ریختند و زین‌العابدین خان حسام الممالک ایلخانی کلهر به قتل رسانیدند، داوودخان و پدرش پس از به قتل رسانیدن زین‌العابدین خان ایلخانی چندین سال مجبور به ترک ایران و اقامت در خاک عراق کنونی(ترساق) شدند که بعدها با وساطت والی پشت کوه نزد اقبال الدوله نماینده مظفرالدین شاه قاجار در غرب کشور، جهت اخذ رضایت از محمدحسن خان ایلخانی  کلهر حاجی زاده برادر زین‌العابدین خان حسام الملک اقدام نمودند، که ایشان نیز به ازای بخشش و بازگشت و نصب داوودخان به عنوان کلانتر طایفه خالدی به جای صیدمحمد سلیم که عباس اسدبگ  پدر داوودخان کلهر در چندین دهه به جهت کسب این جایگاه دست به جنگ و ستیزهای متعددی در میان طایفه خالدی زده بود، شروط تحویل و اعدام پدرش عباس اسدبگ قاتل زین‌العابدین خان ایلخانی و همچنین سازش و جلوگیری از نزاع و هرج و مرج در بین طوایف ایل کلهر را تایین نمود.

با منصوب شدن داوودخان به کلانتری طایفه خالدی ایشان به تدریج راه سرکوب یا مصالحه با دیگر کلانتران طوایف ایل کلهر را در پیش گرفتند که با سرکوب و کشته شدن اکبرخان خمان گیلانی و اکبرخان سیاه سیاه و همچنین مصالحه با دیگر کلانتران کلهر از جمله قادر موسی بگ خان گیلانی، نعمت اله خان شیانی، امین اله خان ناصری منصوری و فرج اله خان منیشی، توانست جایگاه خود را در ایل کلهر  مستحکم و از مدعیان اصلی کسب مقام ایلخانی در مقابل ایلخانان و حکمرانان طایفه حاجی زادگان کلهر به حساب آید.

در نهایت پس از چندین سال کشمکش با مغلوب شدن محمدعلی خان دوم( طایفه حاجیزاده گان کلهر ) ایلخان و حاکم وقت کرمانشاه، داوودخان کلهر موفق به اخذ قانونی مقام ریاست و ایلخانی کلهر در سال 1320 هجری قمری[1281ه.ش] از دولت مرکزی گردید و با این انتصاب دوران قدرت ایلخانان و حکمرانان طایفه حاجی زادگان کرمانشاهی  و شاخه هفت برادر  ایل کلهر پس از چندین قرن حکمرانی بر تمام مناطق کلهرنشین و کرمانشاهان به تدریج تضعیف گردید. 

از داوود خان امیر اعظم به عنوان یکی از مقتدرترین ایلخانان کلهر همچون ذوالفقار شاه کلهر ، منوچهر خان بیگلربیگی ، مایخان یاور ایلخانی حاجیزاده ، اسماعیل خان دیوان بیگی و ایلخانی کلهر حاجیزاده و حاج شهباز خان کلهر حاجیزاده در کتوب مختلف سخن به میان آمده است. 

از فتوحات، مبارزات و سیاست های ایشان می توان به موارد ذیل اشاره کرد: 

1_ شکست سنگین والی پشت کوه #ایلام#غلام حسین خان ابوالقداره و باز پس ستاندن منطقه ایوان و الحاق همیشگی آن به خاک کلهر

2_ سرکوب و یا مصالحه با تمامی ایلات و طوایف کرمانشاه و ایجاد اتحاد و همبستگی آنها 

3_ سرکوب و شکست تاریخی قوای دولتی و ایل سنجابی با تنها دو هزار جنگجو در برابر لشکر پنج هزار نفری آنها و به غنیمت گرفتن توپخانه و تجهیزات نظامی دولتی در نزدیک کاروانسرای مای دشت 

4_پیروزی در جنگ نهاوند و شکست سنگین سالار الدوله برادر شاه قاجار

5_تصرف همدان و گردن زدن حاکم آنجا به دلیل نافرمانی از ایل کلهر

6_لشکر کشی جهت تصرف تهران در دوران مشروطیت و جنگ تاریخی نوبران، همچنین جنگ صحنه که درنهایت شکست ایل کلهر و کشته شدن داوودخان و فرزندش جوانمیرخان در برابر قوای سه گانه و متحد[1_دولتی به فرماندهی رضا خان میرپنج 2_ بختیاری به فرماندهی سردار اسعد بختیاری 3_ آذری به فرماندهی ستارخان و باقرخان] را در پی داشت. 

بعد از مرگ داوود خان امیر اعظم کلهر # در جنگ صحنه در سال 1291 هجری شمسی فرزندش # سلیمان خان امیر معظم# به مقام ایل بیگی کلهر رسید و بعد از مرگ سلیمان خان در سال 1301 هجری شمسی برادرزاده اش #عباسخان امیرمخصوص# فرزند جوانمیرخان پسر ارشد داوود خان به این مقام نائل گردید.

عباس خان نماینده سه دوره استان کرمانشاه در مجلس شورای ملی [دوره های چهارده_ پانزده_ شانزده 1322الی 1330 ه. ش] بوده است که سرانجام با توطعه رضا شاه پهلوی در حین ماموریت در پاریس به قتل می رسد و با مرگ عباسخان امیر مخصوص ، گیلانغرب پایتخت کهن ایل کلهر برای آخرین سردار نامی و ایلخان کلهر به سوگ و ماتم همیشگی نشست .

 

اشعاری در وصف داوود خان کلهر از شاعر بزرگ کورد زنده یاد اقامحمد یزدانی گیلانی کلهر. 

له تهران  ئەو  خوار  داوت خەوێ  شاه بیو

سردار  نترس  کلهر  سپاه  بیو /

ها  کو  عدالت  تخت  شرعید

کووه   سڵمو تور  اسکندرید /

تواسی تهران بگرێ  بسنێ  تخت زر

شش دانگ  بیدو  ژیر شمشیر شش  پر/

شادی  له  موقع ، چیو نیو  بر قرار

داوت شاهنشایو له تیران ئەو خوار/

له جنگ صحنه اقبال  دا  شکست

جور  روسم دستان￶￵. له گورده ی فره س/

خودا  قواڵەێ  وطن  دا  ئەو  دەس 

جور  خرمان گوڵ نەخش زمین  بەس 

 

 

 

 

______________________________________________________

______________________________________________________

 

 # ساختار و تقسیمات قومی / اجتماعی در ایل کلهر #

در راس هرم  ایل می باشد که از بالا به پایین به واحد های کوچکتر تجزیه می شود. 

1_ # ایل # هر ایل که از چند طایفه تشکیل شده است.

مانند [ ایل _ کلهر] 

2_# طایفه # هر طایفه از چند تیره تشکیل شده است.

مانند : [ طایفه _ خالدی ]

3_# تیره #  هر تیره از چند خل یا تخماره  تشکیل شده است.

مانند : [ تیره _ روتوند] 

4_ # خل یا تخماره # هر خل یا تخمه از چند بنه مال تشکیل شده است. مانند : [خل یا تخماره _ محمد ولی اردشیری ] 

5_#بنه مال# هر بنه مال از چند خانواده تشکیل شده.

مانند :[ بنه مال _ کدخدا الفت اردشیری ]

7_#خانواده # کوچکترین نهاد ایلی که متشکل از چند نفر می‌باشد. مانند : [خانواده _ حیدرخان اردشیری ] 

_____________________________________________________

_____________________________________________________

#ساختار تشکیلات سیاسی در ایل کلهر و کرمانشاهان #

 

[ ایلخان _ ایل بیگی _کلانتر _ کدخدا ] 

1_# ایلخان # = رئیس هر ایل که لقب ایل بیگی را دارا  بوده است و اگر جایگاه و جمعیت ایلش نسبت به دیگر ایلات و طوایف استان ارشد و برتر بوده باشد لقب و جایگاه ایلخانی را نیز کسب می نموده اند ، این مقام در کرمانشاهان فقط مخصوص ریس(ایلخان) ایل کلهر بوده که در اکثر دورانها ایلخان کلهر حکمران و قدرت بلامنازع کرمانشاهان نیز بوده است. مانند حاج منوچهر خان بیگلربیگی حاجیزاده ، حاج شهباز خان حاجی زاده ایلخانی کلهر، مصطفی قلی خان دیوان بیگی، اسماعیل خان ایلخانی ، مهدی خان ایلخانی، محمد علی خان اول و دوم ایلخانی، محمود پاشاه خان ایلخانی، محمدحسن خان دیوان بیگی، داوودخان امیر اعظم و.. 

2_ # ایل بیگی یا ریس العشایری # = به شخصی که فقط ریاست ایل خود را بر عهده داشته و همزمان ایلخان ایلات دیگر و حکمران کرمانشاهان نبوده است را ایل بیگی گویند.

3_#کلانتر# = بزرگ طایفه و مسول اجرای امور مالیاتی و دولتی در طایفه را که توسط ایلخان یا ایل بیگی ابلاغ میشود را کلانتر می گفتند که پست کلانتری نیز توسط ایلخان تایین می‌گردید.مانند اکبرخان خمان گیلانی کلانتر طایفه گیلانی در دشت دیره و قیطول و مرجان خمان _ قادرخان موسی بگ گیلانی کلانتر طایفه گیلانی در دشت گیلان _ باقرخان شیانی کلانتر شیان، اکبرخان سیاه سیاه کلانتر طایفه سیاه سیاه در چله و راوند ، فرج الله خان منیشی کلانتر طایفه منیسی در کفراور ، صیدمحمد سلیم کلانتر طایفه خالدی در گواور و ویژنان، امین اله خان ناصری کلانتر طایفه منصوری ... 

4_ #کدخدا  # پایین سطح سیاسی ایلی مقام کدخدا میباشد که به وسیله کلانتر طایفه معرفی و توسط ایلخان یا ایل بیگی تایید میگردید، کدخدا نماینده ایلخان و کلانتر طایفه در تیره یا روستای مورد نظر بوده است . مانند کدخدا الفت اردشیری کدخدای تیره روتوند خالدی کلهر، کدخدا شهباز کدخدای تیره علیرضاوندی ، کدخدا کریم شیربگ بگزاده کدخدای تیره بیگزاده گیلانی کلهر ، کدخدا ناصر کیانی کدخدای تیره پیرگه خالدی کلهر.. 

______________________________________________________

______________________________________________________

 

#سلیمان خان امیر اعظم کلهر  فرزند داوودخان کلهر #

 

 

 

#عباس خان امیر مخصوص کلهر# فرزند جوانمیرخان  و نوه داوودخان امیر اعظم _ نماینده مجلس شورای ملی استان کرمانشاه در  سه دوره _ دوره های چهارهم _ پانزدهم _ شانزدهم از سال 1322 تا 1330هجری شمسی. ایشان از چهره های کم نظیر قوم کورد ، ایل کلهر و ایران بوده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۸ ، ۱۵:۵۳
سعید میرزایی گیلانی

گیلانغرب ، گیەڵان = gyallan  است ، نه گیلان = gilan

 گیلان غرب با  قدمتی به روایت  تاریخ  کهن  ایل کلهر ...

 

 

 

کــوردان  کـــەڵــهـــوڕ

 

تحقیقات و مستندات تاریخی گرد آوری شده توسط آقای اردشیر  کشاورز در خصوص پیشینه ی تاریخی منطقه گیلان و طایفه گیلانی از قدیم الیام به همین نام ( گیه لان)  که  هشت سال قبل از کشف و رونمایی قبور اجداد طایفه گیلانی کلهر که اسم طایفه گیلانی و گیلان  1189_ 986 _559 سال قبل ,یعنی در تواریخ 247  _ 451 و 877 هجری قمری   بر روی آنها حک شده  ، این  مطالب را منتشر کرده است..

 

در سال هایی دور در کتابی به نام کرمانشاهان و تمدن دیرینه ی آن ذیل تشریح مباحث مربوط به شهرستان گیلان غرب بند ۳ وجه تسمیه و سابقه ی تاریخی آن آمده بود » که نام این ناحیه در گذشته امله بوده است ، در زمان رضاشاه به واسطه ی شباهت جنگل های انبوه و وجود برنج زارهای آن به جنگل و برنج زارهای گیلان نام آن به گیلان غرب تغییر یافته است- البته نویسنده ی محترم در ارجاع به مستند مربوطه صفحه ی منابع و یادداشت های فصل نهم ردیف ۶ ـ به منبع سازمان برنامه و بودجه سمینار بررسی مسایل جامعه ی عشایری ایران ـ کرمانشاهان از ۲ الی ۵ تیرماه ۱۳۵۵ ش ، جلد دوم ص ۲۶ اتخاذ سند کرده اند ،

 گو این که اقدام نویسنده از نظر علمی درست ، اما کنکاش بیشتری را با توجه به کتاب تحقیقی اختصاصی کرمانشاهان و تمدن دیرینه ی آن ایجاب می کرد ، موضوع از همان سال ها به اصطلاح بیخ پیدا کرد به جراید کشیده شد و بعد هم به مراکز فرهنگی دیگر و علیرغم توضیحاتی که در ارتباط باموضوع و نادرست بودن آن داده شد ،البته تخم لقی که کاشته شده ثمره ی خود را داده است و پژوهش ها و تحقیقات سبک و بی مایه ای که نه از سرحوصله و صداقت علمی بلکه جهت رفع نیازهای فوری و آنی باب روز شده است به این مورد بی محتوا ومبنا دامن زده است،

 و لذا جلوگیری از نشر بیشتر آن مقدور نیست و اما لازم است هرچند گاهی موضوع را یادآور اذهان عمومی جامعه کرد تا به کلی بیان توضیحات وجه تسمیه ی ناصحیح گیلان غرب بر واقعیت و حقیقت امر غالب نشود و لذا حدوث امر و نگارش این وجیزه برهمان روال و اندیشه ی پیشین  باز گردد، در هر حال نگارش کلمه ی ( امله ) بدون آوانگاری وحرکات سه گانه و اعراب در کتاب موصوف به جای ( عَملَه ) به کارگیری یک کلمه ی ناصحیح است .

 چرا که ( عمله )= مجموعه ی مردمانی سیار و چادرنشین را گویند که در سفر و حضر خان ـ رئیس ایل ـ ایلخان و یا والی را همراهی می کنند و در اصطلاح عرف عشایری ( پشت ماله ) و یا ( قیطول ) هم معنی می دهد. مانند عمله قشقایی که هم همراهان و ابواب جمع ایلخان قشقایی معنا می دهد و هم یکی از طوایف عشایری ایل قشقایی است .

مانند ( عَمْلَه ) یکی از طوایف شهرنشین شده لرستان در خرم آباد که مردمان کمالوند را پدید آورده و در سیاحت نامه ی مسیوچریکف از آنان یاد شده است و برهمین قیاس مانند ( عمله ) والی پشتکوه ،( عمله ) داودخان امیر اعظم ایلخان بزرگ ایل کلهر و لذا اطلاق ( عمله ) آن هم با این املای ناصحیح ( امله) به محل و مکان ثابت ناصحیح است .

 ۱- چنانچه در خاطرات علی اکبرخان سردار مقتدر سنجابی می خوانیم : » عمله داوودخان در محل موسوم به " ویژه نان " مستقر بود ، در یک فرسخی عمله قریب دویست سوار کلهر دلیرانه مقاومت کردند. ایستادگی و سرسختی یک ساعته ی کلهرها برای کوچ دادن (عمله ی ) خود بود که قسمت عمده ی اثاثیه و تمام زن و بچه ی خویش را از میدان خطر خارج ساختند و لذا ( عمله ) در آن مقطع رخ داد حوادث در محلی به نام _( ویژه نان ) مستقر بوده ، در روزگاری دیگر در اطراف قلعه ی اسطوره ای وتاریخی گیلان در جلگه ی گیلان با همین نام و در جاهایی دیگر در تغییر فصول سال و در تابستان ها بیشتر در (سراب سرگو قمگه ) در حواشی گواوور مستقر می شدند....)

۲- چنانچه سر ـ هنری ـ راولینسون افسر نظامی سیاسی استعماری انگلستان واحد خدمت هنگ سیخ در هندوستان که به عنوان مستشار نظامی بهرام میرزایی معزالدوله در زمان سلطنت محمدشاه (۱۲۵۰ -۱۲۶۴ هـ . قمری یعنی ۱۹۰سال پیش ) از طریق دیره به گیەڵان سفر کرده است و به واسطه ی برف گرفتگی بلندی های (چله) که او (چیله) نوشته اند آورده است : گیلان توسط ماژوررنل به جای کُلُنی بر روی نقشه ترسیم شده و مسیر اسکندر به طرف شوش راماژور از گیلان نوشته .....)

۳ - و در جایی دیگر می نویسد : » با پایین رفتن از ارتفاعات  سنبله جاده در حدود ۱۶ کیلومتر  به سمت جنوب شرقی در  امتداد  جلگه ی گیلان  و به طرف خرابه های دهکده ای به همین نام   (گیەڵان)   پیش می رود، جلگه ی گیلان در میان ارتفاعات سنبله و اناریش قرار گرفته و از نهر قابل توجهی که بین قصرشیرین و خانقین به حلوان می پیوندد ، آبیاری می گردد ، در این جلگه کشت برنج به حد وفور رواج دارد و خرابه های  گیه لان در چند فرسخی ضلع جنوبی منتهی علیه جاده کرمانشاه بغداد  پایین تر از سراب اصلی قرار دارد .... که خرابه های قدیمی روستای گیلان  نسبتاً بزرگ بوده در جلگه ی گیلان یافت می شود....)

 (۴) چنین ذکر شده که گیلانی نام یکی از طوایف اصلی و بومی و گرمسیری بزرگ ، ایل کلهر است با یای " ی " نسبت منسوب به منطقه گیلان ...

 (۵) . گیلان یکی از رقبات موقوفه ای حاجی زادگان کلهر است برابر مندرجات وقف نامه ای که به سال ۱۲۴۳ هجری قمری هفت سال قبل از مرگ فتح علیشاه قاجار تنظیم شده است و در بخشی از آن می خوانیم... بعد ذالک همگی و تمامی کلیه بقدرالحصه از گیلان و دیره و چله و گواور و......)

(۶)سروان بلوشر آناشه میلیتر یا وابسته نظامی آلمان در جنگ جهانی اول جهت بسیج نیروهای عشایری گیلان در سال ۱۳۳۴ هجری قمری همراه هیأتی عازم منطقه گیلان شده ، درگیلان میهمان مرحوم سلیمان خان امیر اعظم بوده است . می نویسد  ..عمله ی گیلان جایی بود که تعداد سکنه ی آن برحسب فصول و مراتع تغییر می کرد . هنگامی که وارد شدیم ، تعداد اهالی آن به حدود چند هزار تن بالغ می شد و موقعی که بعدها آنجا را ترک کردیم جمعیت ساکن در مکان عمله کلهر به صد نفرهم نمی رسید. 

وقتی این ناحیه کاملاً مسکونی می شد ، چادر پهلوی چادر به چشم می خورد ، وقتی که اهالی محل را ترک می کردند پارچه ی چادر را با خود می بردند.این نوشته ی بلوشر همان موردی است که در کوچ گرمسیری و سردسیری ایلخانان کلهر همراه ابواب جمع و یا عمله ی خود داشته اند ، گاهی ده هزار نفر و گاهی صد نفر ، امروز در گیلان ـ فردا ـ در ویژه نان ـ نیان و قیلان ـ گواور و .....)

۷-در جغرافیای نظامی رزم آراء پیرامون گیلان و با نام گیلان می خوانیم -گیلان : گیلان امروز سکنه ی آن در حدود ۱۵۰۰ نفر و به واسطه ی وقوع در روی محور نفط شاه ، عیلام ، یک محور نفوذی و قابل توجه گردیده و گنجایش زراعتی آن ۴۰۰ جفت است و روستا هایی متعدد در حواشی آن به نام گیلانی  وجود دارند.

 (۸) دهها مدرک و سند معتبر چون تعیین مرزها و خطوط سرحدی مربوط به سال ۱۹۱۴ و قبل از شروع جنگ جهانی اول با حضور نمایندگان کشورهای انگلیس و روس و عثمانی و ایران ، عهدنامه ، مقاوله نامه و ... در اختیار هست که  منطقه گیلان ، همچنان از قدیم الیام به نام گیلان و مرکز ایل بزرگ کُرد کلهر بوده است . 

۹-   با توجه به اینکه تمامی مناطق حتی مناطقی که خیلی کوچکتر و ناشناخته تر از گیلانغرب بوده ،در گذشته دارای اسم خاص خود بوده اند...سوال اینجاست ایا امکان دارد که منطقه ی استراتژیک گیلان با وجود سراب بزرگ مورت و دشت حاصل خیز گیلان و مسیر جاده ابریشم بودن و آثار و تمدن هفت هزار ساله ی خود از جمله تپه قلعه ی قلا ، قلعه ی مهر نگار ، قلعه ی عمله قیوت ،کاخ کسرایی بی نظیر سراب،آثار خرابه های قلعه ها و آتشکده های روستای قدیمی گیلان،و صد ها آثار دیگر....از گذشته تا 90 سال پیش  بی نامو نشان بوده باشد..؟!.. و اولین کسی که بر آن اسم می گذارد رضا شاه پهلوی باشد...!!؟

امید وارم  در این خصوص دستندرکاران و مسئولان عزیز استان تجدید نظر حاصل کنند و اسم زیبای گیلان که از گذشته ی دور به این منطقه نگاشته شده به جایگاه اصلی خود بازگردانند....

 

منابع:

 

۱- افشار سیستانی ، ایرج ، کرمانشاهان و تمدن دیرینه آن ، ج دوم ، انتشارات زرین چاپ اول ـ تابستان ۱۳۷۱ ، تهران ، صص ۱۵۸۹-۱۵۹۰ ۲-سردار مقتدر سنجابی ، علی اکبرخان ، ایل سنجابی و مجاهدت ملی ایران تحریر و تحشیه دکتر کریم سنجابی ، نشر شیرازه ج اول ۱۳۸۰ ، تهران ص۱۳۶ -راولینسون ، سر ، هنری ، سفرنامه راولینسون ، گذر از زهاب به خوزستان ، ترجمه ی امان اللهی بهاروند ، سکندر ، مؤسسه ی انتشارات آگاه ، ۱۳۶۲ ، تهران ،ص ۴۸ ۴- همان ، ص ۴۵ ضمناً در حال حاضر (چله )  بالاتر از گیلان غرب قرار دارد. ۵-کریمی ، بهمن ، جغرافیای تاریخی ایران ، 

۶-کشاورز ، زندگان عرصه ی عشق ، مجلدات سه جلدی ، جلد دوم ، ص۱۲۱۶ ، انتشارات تاق وسان ، کرمانشاه ، ۱۳۲۸

۷- بلوشر ، ویپرت ، سفرنامه بلوشر ، ترجمه جهانداری ، کیکاووس ، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی ، چاپ اول ۱۳۶۳ ، تهران ، ص ۵۲

۸- رزم آرا ، علی ، سرتیپ ، جغرافیای نظامی ایران ، کرمانشاهان ، ۱۳۲۰ ، تهران ، اداره جغرافیایی ارتش ، ص ۳۷

 

تاریخ  نگارش ۱۳۸۶.۷.۶

 گیلانغرب پیشینه ی اسطوره ای تاریخی دارد ....1386

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۵۷
سعید میرزایی گیلانی