قدمت و تاریخچەی مستند گیلانغرب ـ پایتخت ایل کلهر (میلکان کورد کەڵهوڕ)

کورد کەڵهوڕ : کرماشان ، بیجار ، ئیلام ، خانەقین و ...

کورد کەڵهوڕ : کرماشان ، بیجار ، ئیلام ، خانەقین و ...

1 _ دلایل و تصاویر مستند نامگذاری گیلانغرب از قدیم الیام بە همین نام (گــیـەڵان = گیەڵ +ان)
2 _ |گــیەڵ| = موورت یا مورد امروزی : نام درختچەای کهن و شفابخش در سراب دشت گیلان، مورد تقدیس ایین زرتشت کە در باور مردمان این دیار گیەڵ رویده شده از عرق زرتشت ، نماد اهورا مزدا و نوروز باستان در سرزمین ماد بوده است .
3 _ اسم کوردی | گیەڵان | = یعنی جایی که درخت |گیەڵ| دارد (گیلانغرب امروزی)
4 _ ریشه و پیشینەی تاریخی اجداد طایفەی گیلانی کلهر ( کهن شاخەی هفت برادران کەڵهوڕ : هفت طایفه = حاجی زادگان _ گیلانی _ منصوری = مەسۊری _ زینلخانی _ کاظمخانی _ قوچمی _ آجودانی )
5_ تصاویر مستند سنگ نوشتەی قبور اجداد طایفەی گیلانی کلهر کە (1105) سال قبل از سفر رضا شاه بە منطقه گیلانغرب ، اسم گیلان و طایفەی گیلانی بر روی انها حکاکی شدە است ، ادعای کذب بر نامگذاری این شهر توسط رضا شاه پهلوی را از درجه اعتبار ساقط می کنند.

6 _ زاراوەێ کوردی کەڵهوڕی (زبان کوردی کلهری ، گویش قوم کلهر) : کرماشان ، خانەقین ، ئیلام ، بیجاڕ ( کرماشان ، بیجاڕ= تاێەفەێ گەڕوس ، سونگوڕ وە کولیایی ، قوروە ، بەشێ لە کامیاران وە ڕەوانسەر ، ماێشت ، هارون ئاوا = شاباد ، حەڵەوان = سرپیەڵ زەهاو ، قەسر شیرن ، گیەڵان ، سیروان ، شیروان وە چەرداوڵ ، ئەسەد ئاوا ، بێستۊن ، چەمچەماڵ ، سەحنە ، ئەێوان ، سراوڵە ، چەوار، بەدرە ، ئاودانان ، دهگوڵان ، مەڵگشای ، خورم ئاوا ، پول دوختر ، حومەیل ،هولەیلان ، زەنگنە وە ..... ـ شارەکانێ باشوور :خانەقین ، دەربەندی خان ، زاخو ، مەنەلی ، بەدرەێ باشوور ، قەرە داخ ، جەسان ، جڵولا ، گەرمیان ، زرباتیە ، کفری ، سعدیە ، کەلار ، شەیخ باوە ، کوت ، قازانیە ، بلدڕۆز ، وە .....)

7 - ایل کورد کلهر : قسمتی از قوم کورد کلهر که از قدیم الیام در بخش مرکزی مناطق کلهرنشین به صورت متمرکز کوچ عشایری (ییلاق - قشلاق) مشخص و هم مسیر داشته اند را ایل کلهر می نامند ، درحال حاضر جمعیتی به تقریب بین 3 الی 4 میلیون نفر در کشور ایران و عراق را تشکیل میدهند ، اما باید توجه داشت که جمعیت قوم باستانی کورد کلهر چندین برابر بیشتر از خود ایل کلهر می باشد .

پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرکز ایل کلهر» ثبت شده است

 

 

 

کەڵهوڕ = کەڵ + هوڕ

 

کەڵ (پهلوان _ اهوی نر) + هوڕ ( توانمند - پر زور)

 

پهلوان پر زور = پهلوان توانمند = پاڵوان زور دار

 

 

در خصوص نام گذاری  و ریشەی اصلی نام کلهر نظریه های متعددی وجود دارد اما در این میان چند مورد مستند و منطقی می باشند ، در اینجا به تعدادی از آنها می پردازیم .

 

نام کلهر از دو واژه ی جدا از هم ( کەڵ + هوڕ ) تشکیل شده است که با توجه به معانی این دو کلمه در زمانها و گویش های مختلف زبان کوردی یقین را با دشواری همراه ساخته است .

 

معناهای متعدد واژه ی  "" کەڵ ""  از جمله :

 

1 - کەڵ به معنای آهوی نر

2 - کەڵ  به معنای "" پهلوان ""  در کتاب اوستای باستان که به زبان کوردی ، گویش هورامی و گورانی میباشد

3 - کەڵ بە معنای "" قوی هیکل ""

 

معناهای متعدد کلمه (هوڕ) از جمله : 

 

 1- هوڕ نام قوم هور = هوری

2- هوڕ به معنای خورشید

3-  هوڕ به معنای انسان "" توانمند و پر زور "" در کتاب اوستای باستان که به زبان کوردی ، گویش هورامی و گورانی می باشد.

 

اکنون با قرار دادان این دو کلمه ( کل + هور ) در کنار هم معناهای متعددی به دست می آید ، اینجا به بر رسی آنها می پردازیم :

 

کەڵ به معنای آهوی نر :

 

1 - کەڵ ( آهوی نر) + هور (قوم هوری) = آهوی نر قوم هوری

2 - کەڵ ( آهوی نر) + هور ( خورشید ) = آهوی نر خورشید

3 - کەڵ ( آهوی نر) + هور ( توانمند - پر زور ) = آهوی نر توانمند 

 

کەڵ  به معنای پهلوان :

 

1 - کەڵ ( پهلوان ) + هور (قوم هوری) = پهلوان قوم هوری 

2 - کەڵ ( پهلوان ) + هور (خورشید ) = پهلوان خورشید 

3 - کەڵ ( پهلوان ) + هور ( توانمند - پر زور ) = پهلوان پر زور - پهلوان توانمند

 

کەڵ به معنای قوی هیکل : 

 

1 - کەڵ ( قوی هیکل ) + هور ( قوم هوری ) = قوی هیکل قوم هوری

2 - کەڵ ( قوی هیکل ) + هور ( خورشید ) = قوی هیکل خورشید  

3 - کەڵ ( قوی هیکل ) + هور ( توانمند ) = قوی هیکل توانمند

 

حال با این تفاسیر دقیق به نظر می رسد که 1-  پهلوان توانمند = پهلوان پر زور  ، پهلوان قوم هوری و همچنین 2 - قوی هیکل توانمند ، قوی هیکل قوم هوری بیشتر مورد نظر بوده و میتواند به عنوان ریشه های اصلی نامگذاری ایل کهن و بزرگ کلهر  بە حساب اید ، می توان گفت کە " اهوی نر خورشید " معنای قابل قبولی را ایفا نمی کند و نمی توان معنای دقیق کلمەی کلهر باشد .

 

 ایل کلهر : هسته ی مرکزی قوم کهن کلهر است که خود تنها بخشی از این قوم را شامل میشود اما به عنوان مرکزیت  سیاسی ، اجتماعی ، دفاعی و ایلخان تمامی مناطق قوم کلهر به شناخته شده اند که جمعیتی کمتر از 30 درصد قوم بزرگ کلهر را تشکیل میدهد ، یعنی ایل کلهر تنها بخش کوچکی از قوم کهن کلهر است و این قوم خود شامل ایلاتی همچون : کلهر ، گروس ، مکری ، گوران ، سنجابی ، زنگنه ، قلخانی ، خرل ، ملکشاهی ، ارکوازی ، ایلامی ، فیلی و ....  یعنی تمامی محدوده ی گویش کلهری شامل می شود . 

 

محقق و گردآورنده : آقای سعید میرزایی 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۴۲
سعید میرزایی گیلانی

 

ایل کلهر به عنوان بزرگترین ایل کُرد » به نقل از آقای اردشیر کشاورز در مقاله ای به نام ـ واقعیت تاریخ و ایل کلهر_ـ در هفته نامه ی سیروان ، شماره 367 ، سال هشتم ، 84/11/1 ـ براساس تحقیقات چند ساله ی معتبرترین دانشگاه آمریکا ( هاروارد ) بزرگترین ایل کُرد در کردستان است « که در طول تاریخ نقش مهمی در تحولات کردستان ، ایران و عثمانی داشته است . 

 

اگر کردستان ایران را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کنیم ، و حدود آن را نواحی کامیاران در نظر بگیریم مسکن اولیه ی ایل کلهر همراه با گوران بزرگ در نواحی مرز بین این دو منطقه یعنی نواحی دامنه های شاهو قلعه ی پلنگان و دیگر نواحی این منطقه حضور داشته اند و در کردستان عراق نیز به طور سنتی در اطراف شهر زور خانقین کلار و دیگر نواحی گرمسیری جنوب کردستان عراق حضور داشته اند پس طی یک سری حوادث و اتفاقات به جنوب شاهراه کرماشان ـ خانقین نقل مکان کرده و ساکن شده اند و مرکز اصلی ایل امروز در این جا می باشد ولی طوایف کلهر امروزه در تمام کردستان ایران و عراق به طور پراکنده و گاه متمرکز در تمام شهرهای کُردنشین ایران و عراق از جمله سقز ، بوکان ، مهاباد ، ارومیه ، ماکو ، سنندج ، ایلام ، مهران و در عراق در سلیمانیه ، کرکوک ، کلار ، حلبچه ، نواحی گرمیان زندگی می کنند. اکنون قسمت اعظم ایل در استان کرماشان ساکن است.

ایل کلهر یکی از شعب اصلی کرد ایرانی و از کهن ترین طوایف غرب ایران است. در بعضی از کتب مشاهده می شود که نویسندگان کوشیده اند تا با دلایل بی اساس قوم کلهر را غیر ایرانی و حتی یهودی معرفی نمایند.نظر به اینکه کتب قدیمی و سفرنامه های جهانگردان و روایتهای سنتی رایج در میان ایل کلهر این مدعا را به اثبات می رساند که ، ایل کلهر در غرب ایران از جایگاه کهن و اصیلی بر خوردار بوده است این قوم زمانی بر سرزمین بابل و روزگاری نیز بر بغدادمقر خلافت عباسیان و با نام سرزمین کلهرستان حاکمیت داشته اند.یعنی چیزی غیر از آنکه امروزه تصور می کنیم.

کلهرها از زمان باستان تا کنون نامشان موجود بوده است و لی تا به حال کسی تاریخی جامع و منسجم راجع به این قوم که به دور از اغراض شخصی باشد تالیف ننموده است.این قوم از روز گار شاه اسماعیل اول بنیان گذار دولت صفوی تا قرن حاضر پیوسته با حکومتهای مرکزی و پاره ای دول بیگانه ارتباط داشته است و همواره با شهامت و ثبات قدم سخت ترین حوادث را تجربه نموده اند.

ایل کلهر در فتح مصر ، شام , فلسطین و دفع تجاوز افغانهای هراتی و جلوگیری از تجاوزات پی در پی دولت عثمانی و اعراب به مرزهای غربی ایران و تامین نیروهای مسلح نقش بسزایی داشته است خصوصا در جنگ هشت ساله عراق با ایران در صف مقدم سپاه ایران برای دفاع از آب و خاک جان نثاری ها کرده اند.تاریخ راستین کلهر را باید از این دیدگاه رویت نمود که پایه ای از عظمت و اقتدار است . با شروع جنگهای ایران و عثمانی از مان صفویه تا عصر قاجاریه عملکرد این ایل با سران آن در تاریخ جنگها و فتوحات ثبت و ضبط گردیده است.

عماد الدین دولتشاهی با تعلیم الفبای اوستایی و ترجمه تازه ای از یشتها نکات جالبی از زوایای تاریک منطقه غریب ایران را روشن می کند . وی با ترجمه متن هایی از اوستا منطقه غرب ایران از قصر شیرین تا ایلام و کرمانشاه و مخصوصا " گیلانغرب " که مرکز ایل کلهر است محل زنگی اقوام اسطوره ای ایران معرفی می کند.او با ریشه یابی واژه های اوستایی و تطبیق انها با اسامی جایها در این خطه از کشورمان به این نتیجه می رسد که جای ایران اسطوره ای که در شاهنامه مطرح است غرب ایران امروزی است.

دولتشاهی در کتاب جغرافیای غرب ایران یا کوههای ناشناخته اوستا ، اسامی جایهایی مثل ( زواره کوه ، هفت آشیان ، زویری ، مِرِگ ، مانِشت ، گواور، تجر ، سر و ناو ، کبیر کوه و غیره ...)ا که هم اکنون به همان اسامی نامیده می شوند به اقوام اسطوره ای ایران (پیشدادیان و کیانیان )منتسب می کند. چون تمامی این جایها در حوزه حضور گویش کلهری قرار دارند ، بی ربط نیست اگر بگوییم ایل کلهر که از زمانهای دور در همین منطقه می زیسته یکی از استوار ترین ریشه های قومیت ایرانی است.[1]

صاحب نظران , محققین و مستشرقین و ایران شناسان غیر ایرانی متفق الرای ند: کلهر ها از قدیمی ترین طوایف ایرانی هستند که در غرب ایران سکونت داشته اند و در طول در طول تاریخ مرزبانان وطن دوست و ایران خواه بوده اند.چه قبل از ظهور اسلام که با انتساب نژاد خود به پهلوانان شاهنامه این پیوند را پاسدار بوده اند.[2]

راولینسون درباره قدمت و موقعیت ایل کلهر با صراحت اذعان میدارد ((کلهر ها یکی از قدیمی ترین ایل کردستان میباشند ، به عنوان یکی از طوایف منطقه شناخته شده اند. ایل کلهر همانطوری که امروزه زادگاه بسیاری ازدانشمندان وهنرمندان غرب ایرا ن است . در گذشته های دور فرهاد کوه کن مشهور به "فرای" را از خود دانسته اند.چنانکه صاحب شرفنامه می نویسد.:"نهنگ دریای محنت و پلنگ کوهسار مشقت , فرهاد که در زمان خسرو پرویز ظهور کرده از طایفه کلهر است." این سخن روایت سینه سینه مطلعین ایل را که جوانان کلهر بر قله های زاگرس آتش افروز جشنهای باستانی و حامل تندیس ها ی هنری و مذهبی بر صخره گاه های صعب العبور بوده اند را قوت می بخشد.

۲- ایل کلهر براساس تحقیقات چند ساله ی معتبرترین دانشگاه آمریکا ( هاروارد ) بزرگترین ایل کُرد در کردستان است . که در طول تاریخ نقش مهمی در تحولات کردستان ، ایران و عثمانی داشته است . 

حال با ذکر این نکته که مناطق کلهر نشین » گیلانغرب ، اسلام آباد ، ایوانغرب ، بخش هایی از سرپل ذهاب ، سومار ، نفت شهر ، ماهیدشت ، برخی نواحی کرماشان ، قصرشیرین « بخشی از مناطق کلهر زبان است که از بیجار در شمال تا مهران در جنوب و در شرق از کرماشان ماهیدشت تا خانقین در غرب را شامل می شود. زبان ایل کلهر کُردی با گویش کلهری است که گویش مستقلی می باشدکه جزو هیچ یک از گویش های لکی یا سورانی یا هورامی نمی باشد و خود به لهجه هایی تقسیم می شود. ایل کلهر در طول تاریخ خود مورد بغض و کینه ی کُردستیزان قرار گرفته است که می توان اقدامات مغرضانه را علیه ایل در سه دسته مورد بررسی قرار داد :

الف : اقدامات سیاسی ـ نظامی :

1- تجزیه ایل کلهر و تبعید طوایف مختلف آن که از زمان ترکمانان و صفویه شروع شده و تا زمان قاجار و حتی دوره پهلوی ادامه داشته و طوایف زیادی از این ایل به نواحی خارج از کردستان از جمله قزوین ، قم ، سیستان ، کرمان ، شمال خراسان تایباد نواحی شمالی افغانستان ، خوزستان ، فارس ، لرستان ، گیلان ، مازندران ، گرگان و ... تبعید شده اند.اخرین حرکت از این دست اقدامات رضاخان بود که در راستای تخته قاپو ایلات و عشایر ، تغییراتی اساسی را در ساختار سیاسی و اجتماعی ایل کلهر به وجود آورد حتی نام ایل کلهر را به ایل باوندپور تغییر داد

2-اقدامات نظامی : که  بارها و بارها توسط ارتش ایران و عثمانی مورد هجوم قرار گرفته و حکومت های خودمختار و مستقل مانند (حکومت ذوالفقارخان کلهر در بغداد در زمان صفویه ) سرنگون شده و از بین رفته است.

3-تبعید و کشتن بزرگان ایل مانند کشته شدن ذوالفقار خان ... یا تبعید چندساله و زندانی شدن بزرگان مانند زندانی شدن خان منصور یا عباس خان قبادیان که باعث فروپاشی قدرت ایل در زمان های خاصی شده است . رضا خان در راستای تصفیه ایل از روسای قدرتمند ، خانواده عباس خان قبادیان کلهر نوه داودخان ایلخان مقتدر ایل کلهر که به سرخس تبعید نمود و خود او را تحت الحفظ در تهران نگاه داشت.و نهایتا پسرش محمدرضا در سال 1336 در یک تصادف ساختگی در خیابان شانزه لیزه فرانسه باعث مرگ او و همسرش شد.

 در ذیل اشعار مربوط به جمع آوری قشون درمیان ایلات  توسط داودخان کلهر در جنگ  نوبران ساوه حمله  برای فتح تهران ،که به زبان کردی است می آوریم .

 

«حکــمی نویسا والی(پیشکوه) بحر و بَر _ نازارِعزیز له چاو عزیز تر

 اردو کـــشی کن لشکر بین جم  _  تا و شیخ عزل بی زیاد وکم  

شــش هزار نفر تفنگچی سوار _ چیونه پور وید کید وسپادار 

حکـــمی نویسا نظر علی خان _  پور بختیار پشتکوه لکستان

ضرب شش روزه له قلعه گیلان _ تمام حاضـــــر بون جمع دلـیران

ی طرف نیوسا شیرخان صمصام(سنجابی) _  فتاح بیگ جاف شیر خوش کلام

کرند وگوران هر دوکن ابـــلاغ   _  مردان جنگی درون پر لــــه داغ

با ورین نـــصف اردو شش هزار  _  مردان جنگی تفنگچی ســــــوار

مردان ایوان کــــــلی سـراســر _ بیداغ بکیشــــون یک هزار نفر

حکــمی نیویسا توشمال صی عباس  _  طایــــفه قولیوند مردان نامخاص

مردان جنــــگی تفنگچی ســوار _  تمام داخل بــــون و اردو هزار

تفنگچی سوار منشی یکــــسر   _فردا حاضر بون و اردو لشکر

ابلاغ کن تمام طایفه اربه خور _ شیران جنگی مردان ،دلاوَر

لو دم ابلاغ دن طایفه منصور _ عزیز یوز باشی له دعوا مشهور

محمود وقاسم کمر شاوازخان _  کله پا ،قوچمی سالار سالاران

 

سالار سلطان منصور لشکر_ مرد کله جوب تماماً یکســــر

حکمی نویسا پی تنگ شوان_  قلعه زویری پیدان بو عیان

 

حکمی نویسا شـیران کرگا  _ سالار سالاران مشهور له دعوا

سواره ویــتان تمام کن خور  _  بیون و پیش جنگ وجلو لشکر

 

(( گرگیـــن و قادر ، کریم و قباد _  بگزاده گیلان کُل بان و امداد 

  نامدار فتاح بگ له دعوا مشهور _ ویش تدارک کی پری شر وشور  

ســواره  گیلان  تماماً  یکـــــسر _ فردا  حاضر  بون  وارد و لشکر ))

1_ گرگین خان و کدخدا قادر موسی بگ از بزرگان تیره صید بگ گیلانی روستای شیخ سرخدین کدخدا داوود قادری ..

کریم شیربگ و قباد از نوادگان وسین بگ ابن جهان بگ گیلانی  (مقبره 1046 ق عبداللە بیگ ابن مراد بگ من طایفه گیلانی بگزاده)  

کدخدا نامدار فتاح بگ گیلانی فرزند کدخدا  فتاح بگ گیلانی کلهر گورسفید 

 

طایفه پیرگه ناصــــــر احمد _  مایخان وصفر شیران ســـرحد

طیپ شیرزادی عظیم و جوهر _عزیز آقا خان داوی دلاورس

واره ویتان تمام بدن سان _  تمام حاضر بون واردو گیلان

اعلان دا تمام وگیشت سرداران_  کدخدا علیمحمد(ریوتوند)مرد روی/

میدان عزیز و امین چیون شیران نر _ علی رضا ونی یک له یک برتر

لــو دما فرما قوچی ای _ ضیــــغم ضیغمان له بی خور

پور میر آخور مصطفی زرگوش _ له دشمن بی باک له میدان خروش

سواره زرگوش گیشت بکن خور _ وید له سر سان بید وینه شیر نر

فرما شاطری پریم کن خور   _ پی ایل راون صارم لشکر

نویسا صارم له مرگ بی خور   _  آماده ویت کید چیون شیران نر 

صارم عشایر ویت بکر حاضر  _ امروز بخروشه جیور وینه نادر

حیدر خان ذوله سیف لشکرن  _ اطلاع دن وپی ایو بی خورن

هواس غلام ایل بیگی جمیر _  ور نقدعلی مرد با شمشیر

سواره ذوله جمیر کن خور _ طایفه ترکاش جمع بکن لشکر

فرما یک نامه اب طلا خط  _ چنی خانمحمد فتح سلطنت

ایل همه وند له پا تا و سر _ مردان جنگی شیر دلاور

چیون روز عاشور،صارای کربلا _ گیلان هات و تنگ له سرمه سپا

چیون دریای جیحون پر بی له لشکر  _   سی پـــــــنج هزار مرد دلاور

بوینه تگرگ واده   شیرا سرحد نداشتن قـــــــرار

جوق جوق وطیپ طیپ آما وگیلان  _ گیلان مــــوج مدا له نره شیران

طیپی کاظم خانی شـــــیران پر فن _ له روز دعوا وینــــــه تهمتن

طیپی هارون آبادصاحب عقل وهوش _  له عرصه میدان دایم هان له جوش

طیپی له شیرگ  خانــــــان کبیر  _   شیران نــــــیکو مردان دلیر

طیپی کله جوب مردان پر پوش_   له عرصه میدان آمان نخروش

طیپی له گرگی طیپی کمر زرد _ طیپی له شوان شیران نبرد

طیپ زنگنه ایل هرســـــــــــم  _ صاحب تفنگچی شیران ارقم» 

------------------------------------------------------

تاریخ مملو از عبرت و سرگذشت بزرگ مردانی است که جز نام نیک آنها امروز خبری نیست و دلاور مردانی چون داوود خان کلهر که مایه فخر نه تنها گیلان غرب بلکه غرب کشور می باشد بر کسی پوشیده  نیست. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۸

 

 

 

 

گویش کلهری  یکی از شش گویش اصلی زبان کردی و خود شامل لهجه های مختلف و متعددی است از جمله : گروسی ، کلیایی ، زنگنه ای ، قصری - کرماشانی ، گورانی ، ارکوازی ، ابدانانی ، ایلامی ، خانقینی  و  ... است . کلهری ، گویشی از گویش‌های جنوبی کردی است که در استان کرمانشاه، استان ایلام  بخش بزرگی از  شرق و جنوب کردستان عراق یعنی شهرهای خانقین، مندلی، زرباتیه، جلولا، جسان، کلار و کفری ، بدرە، بلد روز ، و.... همچنین در استان کردستان ایران (سنندج) در شهرستان‌های بیجار و قروه، دهگلان بدان سخن گفته می‌شود.

 

گروه گویشهای کوردی جنوبی به سه گویش اصلی : کلهری ، لکی و لُری تقسیم می شود. 

 

خصوصیات زبانی : 

 

پروفسور ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و اسلام شناس روسی، بر این باور است که زبان کردی به طور قطع از ریشه زبان مادی است. چنانکه که وی در این رابطه می گوید:

 

«اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌است و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟» (مینورسکی ۱۹۷۳). »

و با توجه به این مطلب ، ریشه گویش کلهری نیز از همان مادی است و دارای همان خصوصیات است .

 

 

حوزه زبانی گویش کوردی کلهری :

 

جغرافیای زبانی گویش کلهری را می توان از سمت شرق به غرب ؛ گردنه اسدآباد تا جلولا و بلد روز در کردستان عراق ( نزدیکی بغداد ) و از شمال به جنوب ؛ بیجار  در استان کردستان (سنندج) تا مهران و آبدانان در جنوب ایلام و بدره و جسان در استان نینوای عراق ، منتهی به کوههای کلهر دانست . این گویش دارای تنوع لهجه های بسیاری است که خود گویای غنا و قدرت این گویش کردی است ، به عنوان مثال :

 در شمال این منطقه و در منطقه گروس (بیجار  دهگلان   قروه ) با لهجه گروسی ، در شرق در مناطق اسد آباد و سنقر و کلیایی به لهجه ی کلیایی در غرب این منطقه و در مناطقی مانند استان خانقین و شهرهای آن با لهجه خانقینی ، در جنوب در مناطقی چون ایلام مهران و آبدانان با لهجه ی ارکوازی یا به عبارتی ایلامی ، و در مرکز این مناطق یعنی در شهرهایی چون کرمانشاه ، اسلام آبادغرب ،گیلانغرب، ایوان غرب ، ماهیدشت ، شیروان چرداول و ...کلهری را با  غلظت بیشتری ادا می کنند، لازم به ذکر است در این حوزه لهجه ها و زیر لهجه های دیگری نیز کاربرد دارند مانند : گورانی ، زنگنه ای ، سنجاوی ، قصری - کرماشانی و ... که تفاوت آنها با هم تنها در بعد فونوتیک و ترز تلفظ است .

 

برخی، گویش کلهری را تنها مختص به ایل کلهر می دانند و آن را به مناطقی چون کرمانشاه ، اسلام آبادغرب ، گیلانغرب ، ایوان غرب ، ماهیدشت ، ایلام و خانقین محدود می دانند . اما در تمامی جغرافیایی که از آن بحث شد گویش کلهری به کار می رود با اندک تفاوتی در فونوتیک .

برای مثال در منطقه ی کلیایی همین لهجه بی هیچ اختلافی صحبت می شود اما به اول برخی افعال « ئه » یا «اَ» اضافه می شود . 

 

همچنین در مناطقی مانند گهواره ، کرند و روستاهای شمالی سرپل ذهاب به لهجه ی گورانی صحبت می شود که همان کلهری است بی هیچ تفاوتی الی در تلفظ . جمعیت گوران یا ایل گوران یکی از طوایف کُرد اند که دیر زمانی به هورامی تلکم داشته اما اکنون جز در 2 یا 3 روستا بیشتر به این گویش سخن گفته نمی شود .

 

در مناطقی چون ایلام و جنوب آن به دلیل حضور و تسلط حاکمان لر فیلی « ابوقداره » یا ( حاکمان پشتکوه که به گفته و اعتراف خود اصالتا عرب و حتی از سادات بوده و هیچ ریشه ی کردی ندارند ) به لهجه ی مردم این مناطق عنوان فیلی می دهند که اساسا اشتباه بوده زیر فیلی تنها نام خاندان حاکم بر این مناطق بوده است که پس از شکست از سپاه کلهر و حکومت مرکزی در زمان رضا خان همراه عده ی  دیگری به بغداد گریخته و در آنجا ساکن شده و اکنون تقریبا تمامی کردهای شیعه بغداد را فیلی می خوانند در صورتی که اکثر آنها از تیره ها و طوایف مختلف کلهر از جمله : ارکوازی ، ملک شاهی ، خزلی ، خالدی، منصوری ، گیلانی و خانقینی و  ... می باشند که بسیاری از آنان در زمان حکومت بعث به علت نداشتن شناسنامه عراقی و متعاقب سیاست های تعریب از بغداد خانقین و دیگر مناطق به کرمانشاه ، ایلام و سایر مناطق سوق داده شده اند .

به هر ترتیب اختلاف لهجه در هر زبانی بسیار طبیعی و معلول علتهای بسیاری از جمله مهاجرت ، مجاورت ، اختلاط و تاثیر می باشد که برای نمونه می توان به یکی دیگر از گویش های کردی یعنی کرمانجی اشاره کرد . برای نمونه آگاهان به زبان می دانند گویش کرمانجی در مناطق اصلی خود در شمال کردستان ، جنوب کردستان و قسمت های شمالی شرق کردستان بسیار متفاوت است با گویش کرمانجی در شمال خراسان که سالها پیش به این منطقه کوچانده شده اند . این اختلاف به حدی است که دو فرد گویش ور این دو منطقه به راحتی با هم ارتباط برقرار نمی کنند در حالی که بیش از چهارصد سال پیش همه آنها در یک منطقه زیسته و به یک گویش سخن می گفته اند .

 

نمونه های بیشتری از این سیر زبانی در خارج از این حوزه نیز قابل لمس است به عنوان مثال تعدد لهجه در انگلیسی که در استرالیا ، امریکا و انگلستان و دیگر مناطق به گویش های مختلف از این زبان تکلم می شود .

 

بنابراین تفاوت لهجه در مناطق حوزه ی گویش کلهری نیز طبیعی است و وابسته به دلایل بسیاری چون قرابت و اختلاط با دیگر گویش های کردی و غیر کردی ، مهاجرت از منطقه ای به منطقه ی دیگر ، دین و آئین و ... باعث این تفاوت ها شده در حالی که تمام لهجه ها و زیر لهجه هایی که ذکر شد همسانند و تنها خود گویشوران این لهجه های قادر به درک تفاوت های آن هستند زیرا اگر کسی خارج از این حوزه به طور همزان مخاطب چند لهجه از این گویش باشد همه ی آنها را یکسان خواهد شنید . 

 

گذشته از این ها منبع بسیار معتبری که هر کرد و غیر کردی برای تمیز دادن ایلات و طوایف گوناگون کرد و گویش های مختلف آن،از آن بهره می گیرد کتاب ارزشمند شرفنامه امیر شرف خان بتلیسی است که در آن به صراحت زبان کردها را به چهار گویش : کرمانجی ، کلهری ، گورانی ( هورامی ) و لوری تقسیم می کند . و مبین این مطلب است که گویش کلهری یکی از چهار گویش مستقل و مهم کردی است که در نزدیک به 500 سال پیش در مناطق وسیعی از کردستان بدان تکلم شده است .

 

گویش کلهری، ادبیات، نویسندگان و شاعران آن :

 

ادبیات کردی از نظر تاریخ ادبیات متاسفانه بسیار مدون نیست و چیزی که از آن به عنوان ادبیات کردی یاد می‌شود تنها اشعاری است که در قالب کتاب‌های دست نوشته شاعران قدیمی سرزمین کردستان است و تعداد کمی از آنها گردآوری و چاپ شده‌اند، می‌باشد.

 

اما ادبیات در منطقه کلهر نیز پیرو این پیشینه‌است و خود را وام دار و وارث آن می داند. منطقه کلهر دارای نویسندگان و شاعرانی بسیار نامدار و ارزشمند در ادبیات کردی است که از جمله آنها می توان به شاعران زیر اشاره کرد:

 

شاکه و خان منصور - الماس خان کندوله‌ای - ترکه میر - اقا محمد یزدانی گیەڵانی (اقا شاعر) ـ نقی خان آزاد کلهر و...

 

و باید اشاره داشت ادبیات کردی در منطقه کلهر از دو دههٔ پیش رشد قابل توجهی داشته‌است. نویسندگان و شاعران برجسته‌ای در عرصهٔ زبان و ادبیات کردی به تلاش و تکاپو مشغولند که برخی از آنان به این شرحند:

 اقای سعید عبادتیان |بانان|  ؛ سالەیل لە کیس چێ ـ  لە لە لام بۊد گومد کردم و بسیاری از مجموعە ها و ترجمەهای ارزندەی دیگر 

عباس جلیلیان: صاحب فرهنگ واژه ارزشمند کردی-کردی-فارسی:«باشوور» و چندین تالیف دیگر

علی اشرف نوبتی صاحب کتاب: کوچه باغی‌ها

پرویز بنفشی صاحب کتاب‌های: شنهٔ شمال، تریوسکه و دنگ دل

جلیل آهنگرنژاد صاحب کتابهای: نرمه واران، تم، وا و...

رضا موزونی صاحب کتابهای: یی شو اگر بچیدن، چراخ، میمگه جارو برقی و...

علی الفتی صاحب کتابهای: سانه ناو، گرمه شین، گیان و...

 

اصطلاحات خویشاوندی در ایل کلهر :

 

نمونه ضرب المثلی کلهری درباره خویشاوندان:

آتش خوبه با دم و دود " برادر هم خوبه ولی نه به جای شوهر

ئاگر خاسه ده م دیو " برا خاسه نه چیو شیو

واژه‌های مربوط به بستگی خویشاوندی که در ایل کَلهُر ساکن غرب ایران رواج دارند:

 

فارسی کلهری آوانوشت

زن ژن Žen

مرد پیاگ Peyāg

پدر باوگ Bāug

مادر داڵگ Dāleg

برادر برا berā

خواهر خُوەیشک Xovayšk

پدربزرگ (جدپدری) باپیر bāpir

پدربزرگ (جد مادری) باپیر bāpir

مادربزرگ (جد پدری) نەنگ naneg

مادر بزرگ (جد مادری) نەنگ naneg

عمو مەمو Mamu

عمه میمگ Mimeg

دایی خالو Xāllu

خاله میمگ Mimeg

داماد زاوا Zāvā

عروس وەۊ Viv

زن عمو مەموژن Mamu žen

زن دایی خالوژن Xāllu žen

شوهر خاله شۊ میمگ Šiu mimeg

شوهر عمه شۊ میمگ Šiu mimeg

زن برادر برا ژن Berā žen

خواهر شوهر دش deš

هم عروس هاو و وەۊ Hāv viv

باجناق هاو زاوا Hāv zāvā

پسر عمو ئاموزا āmuzā

دختر عمو ئاموزا Āmuzā

پسر دایی خالو زا Xāllu zā

دختر خاله میمزا Mimezā

پسر خاله میمزا Mimezā

دختر عمه میمزا Mimezā

پسر عمه میمزا Mimezā

پسرم کورم Kurrem

دخترم دۊەتم Divatem

برادر زاده برار زا Berār zā

خواهر زاده  خوار زا Xouār zā

 

جستارهای وابسته : منابع 

↑ I. Kamandar Fattah, Les Dialectes kurdes méridionaux : étude linguistique et dialectologique. Louvain, Peeters, 2000, p. 55-62

↑ I. Kamandar Fattah, Les Dialectes kurdes méridionaux: étude linguistique et dialectologique. Louvain, Peeters, 2000, p. ۵۵-۶۲

↑ Iranian languages Facts, information, pictures | Encyclopedia.com articles about Iranian languages

↑ Ethnologue report for Iran

↑ Kurdish language - Britannica Online Encyclopedia

↑ زبان کردی | Kurdish Academy of Language

↑ پرفسور الف. حسن پور، ناسیونالیسم و زبان در کردستان، ۱۹۸۹

↑ پرفسور م. ایزدی، کردها، دانشگاه هاروارد، آمریکا، ۱۹۹۲

↑ پرفسور جمال نبز، بسوی اتحاد زبان کردی، ۱۹۷۶

↑ ذَ بیهی ۱۹۶۷

↑ مَکنزی ۱۹۸۱

↑ دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلد دهم، تهران ۱۳۸۰، ص. ۵۴۸-۵۴۹

↑ کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین - ح. بهتویی - ۱۳۷۷ - تهران.

↑ Ethnologue report for southern Kurdish

↑ Rüdiger Schmitt: Die iranischen Sprachen in Gegenwart und Geschichte. Wiesbaden (Reichert) ۲۰۰۰,.

↑ Rüdiger Schmitt (Hg.): Compendium Linguarum Iranicarum. Wiesbaden (Reichert) ۱۹۸۹,

↑ زبان کردی | Kurdish Academy of Language

↑ Antonio Panaino, Sara Circassia. The scholarly contribution of Ilya Gershevitch to the development of Iranian studies: International Seminar, 11th April 2003, Ravenna (Simorg Series ed.). 2006. ص 2-71. ISBN 88-8483-314-0.

↑ کردها نوادگان مادها - و. مینورسکی - ۱۳۸۲ نشر: ژیار

↑ اردشیر کشاورز در مقاله ای به نام ـ واقعیت تاریخ و ایل کلهر_ـ در هفته نامه ی سیروان ، شماره 367 ، سال هشتم ، 84/11/1

↑ فرهاد جهان بیگی ، مقاله ی ـ کردها و تقسیم بندی زبانی ـ گاه نامه ی میدیا، شماره 12، سال اول، 89/06/7

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۰۷
سعید میرزایی گیلانی

 

دلایل و تصاویر مستند نام گذاری گیلانغرب از قدیم الیام  به همین نام (گیەڵان _gyallan ) کوردان  کـــەڵـــهـوڕ

 

 

کشف تعدادی سنگ قبر از بزرگان اجداد طایفه ی گیلانی کلهر که اسم گیلان و طایفه گیلانی کلهر از 200 تا  1200سال قبل بر روی آنها حک شده است در حالی که سفر رضا شاه پهلوی به دشت گیلان و تاسیس شهر عمله  سال 1303 یعنی 90 سال قبل بوده است.

 

همشهریان و مخاطبان گرامی توجه داشته باشند در اینجا فقط مختصری از  قدمت و تاریخچه منطقه ی  گیلان و ایل کلهر قبل از حکومت داود خان امیر اعظم ، یعنی از سال  1290 به قبل تا حکومت حاجی زادگان ،مهدی خان ، اسماعیل خان حاجی زدگان،  محمد خان کاظم خانی و شاعر کرد کلهر خان منصور خان "مسیوری " پسر  میر میدان خان مسیوری و محمد علی خان حاجی زادگان همچنین حکومت ذوالفقار خان کلهر و ...... یعنی مختصری  از یک  قرن تا دوازدە قرن گذشته می باشد .

 با توجه به این که محققین و نویسندگان عزیز گیلانغربی دوران حکومت سردارن ایل کلهر در یک قرن گذشته یعنی ،داود خان امیر اعظم، سلیمان خان و عباس خان امیر مخصوص .... را به صورت مفصل  مورد بررسی قرار داده اند، در این مطالب  به قدمت مستند  هزارو دویست سالەی  منطقه گیلان به همین نام و ناگفتنی های  ایل کلهر  و قدمت مستند  طایفه گیلانی کلهر  یازدە قرن  قبل از حکومت  داوود خان  کلهر پرداخته شده است.

لازم به ذکر است قدمت طایفه گیلانی کلهر قبل  از " مقبره های مرحومان صوفی بگ ابن محمد بگ  من طایفه گیلانی سنه 877 هجری قمری ، رضامراد بگ بن علی بگ در سنەی 451 هجری قمری  و صید علی بگ ولد محمد بگ  سنه ی  247 هجری قمری من طایفه گیلانی و ... کە به صورت مسند حکاکی شدە اند به صورت روشن برای کسی مشخص نمی باشد ، اما آمدن کلمه "طایفه گیلانی "  1189 _ 986  و 559  سال قبل ، جلوی اسم مرحومان رضامرد بگ ، صید علی بگ و صوفی بگ گیلانی نشان می دهد که حداقل چندین قرن  قبل از وفات این مرحومان  که از نوادگان  داراب بگ اول  جد بزرگ طایفه گیلانی کلهر می باشند  این طایفه در این دشت می زیسته اند که تشکیل طایفه و تیره مختلف در 12  قرن گذشته را داده اند.

همچنین آثار "خرابه های روستای گیلان" که در  جنب مزارستان میلیل  و حد فاصل روستای گراویان و شیخ سرخ دین می باشد ، به دوران ساسانی و دوران های مختلف اسلام از جمله سامانی ،ایلخانی و...  برمی گردد، و  نیز بناهای  " میل " به جامانده بر سر مزار بزرگان طایفه گیلانی کلهر که رسم و رسوم  آنها قبل از دوران صفویان می بوده ،دلالت بر قدمت بیش از  "1400" ساله ی این قوم از قدیم الیام تا به حال در دشت گیلان غرب می باشد.

 

محمد امین زکی بیگ در کتاب تاریخ کرد کردستان کلهر می نویسد: پس از وفات شاه اسماعیل صفوی، حاکم کلهر، ذوالفقار خان کلهر، با سپاهی گران از  حلوان رو به بغداد نهادند و در آن هنگام حاکم بغداد ابراهیم سلطان بوده ذوالفقار خان کلهر شخصاً به اتفاق بعضی از اطرافیان و منسوبین خود به نزد وی  رفتند، و در یک چشم به هم زدن بر ابراهیم سلطان حمله نمود و اورا به قتل رسانید و پس از او کسی جرأت نکرد در مقابل ذوالفقارخان ایستادگی و مقاومت بکند و به این طریق بغداد به سهولت و سادگی به تصرف ذوالفقارخان درآمد و به نام سلطان سلیم خطبه خواند و به نام وی نیز آن جا را اداره کرد ، سپس تمامی خاک کوردستان از شمال بە دیاربکر و جنوب بە لورستان و ... و تمامی ولایت عراق عرب را بە کشور کورد کلهر اضافە نمود . ».

 

 

از دیگر طوایف بزرگ  ایل کلهر میتوان به طایفه سیاه سیاه که در منطقه ی چله گیلانغرب و اسلام آباد غرب ساکن بوده اند اشاره کرد که بزرگانی چون اکبر خان  ، میر شهبازی ،  کدخدا محمد خان کاسه کرانی پرما ، کدخدا علیشاە .... اشاره کرد.

یکی دیگر از طوایف بزرگ و قدیمی ایل کلهر طایفه منیشی کلهر می باشند که در منطقه حیدریه (کفراور) گیلانغرب سکنی داشته اند ، از بزرگان آنها میتوان به فرج الله خان منیشی (شجاع سلطان ) و شانظر عبدی و... اشاره کرد..

 

 

 

    

 

  

                

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۰۲
سعید میرزایی گیلانی